Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-04-29@01:37:37 GMT

باکو؛ نقطه اتکای تل‌آیو در قفقاز برای فشار به ایران

تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۹۲۰۶۸

باکو؛ نقطه اتکای تل‌آیو در قفقاز برای فشار به ایران

مهسا مژدهی: اذربایجان از معدود کشورهای اسلامی است که با رژیم صهیونیستی روابط سیاسی دارد. این روابط کار امروز و دیروز نیست و از روزی که جمهوری آذربایجان تشکیل شد، شکل گرفته است. در سال ۱۹۹۳ اسرائیل قبل از دیگران استقلال جمهوری اذربایجان را از شوروی سابق به رسمیت شناخت و این موضوع شالوده روابط تلاویو و باکو را شکل داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

درباره روابط تلاویو و باکو چه می‌دانیم؟

روابط بین تلاویو و باکو عمری ۳۰ ساله دارد اما در دو دهه اخیر این روابط به شکل استراتژیک دنبال شده است. اسراییل به آذربایجان به شکل متحدی غیرعرب، مسلمان و پر اهمیت نگاه می‌کند که ارتباط با آن برای اسراییل سودآور است و از این کشور به شکل ابزاری برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده می‌کند.

باکو یکی از مهم‌ترین خریداران سلاح از اسراییل است.در ماه مارس امسال، روزنامه هاآرتص دست به افشاگری در مورد میزان فروش سلاح به آذربایجان زد. این روزنامه نوشت که در طول هفت سال گذشته بیش از ۹۲ پرواز از پایگاه اسراییل به سمت باکو انجام شده است. هواپیماها حامل سلاح بوده اند و ارزش آنها میلیاردها دلار تخمین زده می‌شود. به گفته هاآرتص میزان خرید سلاح از سوی باکو، در زمانی که میزان درگیری‌ها با ارمنستان بالاتر بوده، افزایش چشمگیری داشته است.

بیشتر بخوانید:

باکو در ازای سلاح هایی که از رژیم صهیونیستی تهیه می‌کند؛ به آنها نفت می‌فروشد. در واقع نیمی از نفت مورد نیاز در سرزمین اشغالی از سوی باکو تامین می‌شود و این برای کشوری که اقتصادش بر پایه فروش نفت و گاز است، به این معناست که اسراییل مهم‌ترین مشتری نفتش به حساب می‌آید. اما نفت تنها چیزی نیست که باکو آن را در ازای خرید تسلیحات پیشرفته در اختیار تلاویو قرار می‌دهد. اسراییل به آذربایجان به شکل اهرمی برای فشار بر تهران نگاه می‌کند و اذربایجان هم این اجازه را به تلاویو داده تا با استفاده از باکو برای ایران دردسر درست کند.

علی‌اف به روابط باکو و اسراییل به چشم کوه یخی نگاه می‌کند که ۹۰ درصد از آن زیر آب است و قابل دیدن نیست. راب گاروریک، رئیس بخش سیاسی و اقتصادی سفارت آمریکا در باکو، در سال ۲۰۰۹ در مورد اهداف دو طرف برای برقراری روابط نوشته است روابط آذربایجان با اسرائیل محتاطانه اما نزدیک است. هر کدام به راحتی مشکلات ژئوپلیتیک دیگری را درک می‌کنند و هر دو ایران را به عنوان یک تهدید امنیتی وجودی خود می‌بینند.

با وجود همه این‌ها، به نظر می‌رسد اسراییل حاضر نیست سلاح‌های جدید و پیشرفته به باکو بفروشد. برخی از منتقدان روابط باکو و تلاویو، معتقدند اسراییل در قبال نفتی که از باکو می‌گیرد و امکاناتی که دریافت می‌کند، تسلیحات از دور خارج شده و قدیمی به جمهوری آذربایجان می‌فروشد.

تل آویو عامل تنش در روابط تهران و باکو

در اکتبر ۲۰۲۲، بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل از آذربایجان بازدید و با علی اف دیدار کرد. گانتز در بیانیه‌ای رسمی گفت که سفرش به مسائل امنیتی و سیاسی و تعمیق همکاری‌های دو طرف مربوط می‌شود. در همان زمان رسانه‌های محلی در جمهوری آذربایجان گزارش دادند که این کشور پس از ۳۰ سال روابط متقابل و در بحبوحه تنش‌های با کشور همسایه‌اش ایران، تصمیم به افتتاح سفارت خود در اسرائیل گرفته است. پس از این دیدار بود که به میزان و شدت اختلافات تهران و باکو اضافه شد. پس از این اتفاق سفارت اسرائیل نیز پس از سفر الی کوهن به ترکمنستان در عشق آباد افتتاح شد. کوهن چندی قبل مدعی شده بود که جمهوری آذربایجان و اسرائیل درباره خطر ایران با هم اشتراک نظر دارند. ایران منطقه را تهدید و با حمایت و تامین مالی تروریسم در خاورمیانه بی‌ثباتی ایجاد می‌کند.

تهران به مرزهای کشورهای همسایه احترام می‌گذارد و از تغییرات مرزی استقبال نمی‌کند. بر خلاف ایران اذربایجان در صدد است تا با استفاده از دالان زنگزور در مرز ارمنستان با ایران باریکه‌ای برای خود داشته باشد که می تواند منجر به قطع هم مرز بودن بین دو کشور شود. تهران معتقد است پروژه دالان زنگزور حمایت اسراییلی ها را پشت سر خود دارد که می‌خواهند در مرز و در نزدیکی ایران برای خودشان پایگاهی داشته باشند.

رد پای رژیم صهیونیستی در قفقاز

برای رژیم صهیونیستی محکم کردن جای پای خود در قفقاز اهمیت ویژه‌ای دارد. تهران از این نقشه به خوبی آگاه است و مخالفت خود را با این فعالیت ها به وضوح بیان کرده است. با این حال باکو در قبال خواسته های مشروع ایران، سعی دارد تا با ایجاد جنجالهای تازه موضوع را پیچیده تر از همیشه کند. به نظر می رسد که اسراییل در قفقاز تلاش دارد تا دست ایران را از همکاری با کشورهای این ناحیه کوتاه کرده و این کشورها را تبدیل به دشمنانی هم مرز با ایران کند. امری که تهران در مقابله با آن جدی به ‌نظر می‌رسد.

311312

کد خبر 1757607

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: رژیم صهیونیستی اسرائیل قفقاز جمهوری آذربایجان رژیم صهیونیستی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۹۲۰۶۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟

فارن افرز در مطلبی به قلم دالیا داسا کایه و سنم وکیل نوشت: زمانی که ایران در روز ۱۳ آوریل بیش از ۳۰۰ موشک و پهپاد روانه اسرائیل کرد، اردن به دفع این حمله کمک نمود. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه نشان داد که چند دولت دیگر عربی نیز در دفاع از آسمان اسرائیل مشارکت داشته اند؛ اما این اقدامات بعدا تکذیب شد. با این وجود، شماری از رهبران اسرائیلی و برخی ناظران در واشنگتن این اقدامات را به عنوان نشانه‌ای از یک تغییر جهت مهم تعبیر کردند.

به گزارش انتخاب، استدلال آن‌ها این بود که در صورت تداوم تشدید تنش با ایران این دولت‌ها طرف اسرائیل را می‌گرفتند. سپهبد هرزی هالوی، رئیس ستاد مشترک ارتش اسرائیل اعلام کرده که حمله ایران «فرصت‌های جدیدی برای همکاری‌ها در خاورمیانه ایجاد کرده است.» انستیتوی مطالعات امنیت ملی که اندیشکده‌ای اسرائیلی است هم اعلام کرده که «ائتلاف منطقه‌ای و بین المللی که در دفع حملات ایران به اسرائیل مشارکت داشت پتانسیل ایجاد یک اتحاد منطقه‌ای علیه ایران را نشان داد.»

پس از آنکه اسرائیل به شکلی محدود به حمله ایران پاسخ داد، دیوید ایگناتیوس، ستون نویس واشنگتن پست نوشت که اسرائیل «مانند رهبر یک ائتلاف منطقه‌ای علیه ایران عمل کرد.» وی در ادامه اظهار داشت، اسرائیل با واکنشی محدود «ظاهرا در حال بررسی منافع متحدان خود در این ائتلاف یعنی عربستان، امارات و اردن بوده است که همگی کمک‌های بی سر و صدایی در جریان حمله هفته گذشته کرده بودند.» به نظر این تحلیلگر مسائل منطقه، این اقدام نشان از یک "تغییر پارادایم برای اسرائیل" دارد که "شکل جدیدی" به خاورمیانه خواهد بخشید.

اما این ارزیابی‌ها ناشی از ذوق زدگی بیش از حد به نظر می‌رسد و نمی‌تواند پیچیدگی چالش‌های منطقه را به تصویر بکشد. مطمئنا با توجه به ماهیت بی سابقه تبادل آتش صورت گرفته بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل، استراتژی آینده اسرائیل علیه ایران ممکن است ملاحظات منطقه‌ای را بیش از پیش مد نظر قرار دهد. اما واقعیت‌های منطقه که مانع از همکاری‌ها بین اعراب و اسرائیل می‌شود تغییر چندانی نکرده است. حتی قبل از حمله ۷ اکتبر حماس و جنگ متعاقب آن در غزه، دولت‌های عربی که توافقات ابراهیم را امضا کرده و به عادی سازی روابط با اسرائیل تن داده بودند، از حمایت‌های نتانیاهو از توسعه شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری و بی تفاوتی وی در قبال تلاش‌های وزرای دست راستی اش برای تضعیف وضعیت موجود در بیت المقدس ناامید شده بودند. مجموعه حملات شهرکت نشینان اسرائیل علیه فلسطینیان در شهر‌های کرانه باختری در بهار ۲۰۲۳ این تنش‌های منطقه‌ای را بیش از پیش شعله ور ساخت. پس از آنکه ارتش اسرائیل در ماه اکتبر عملیات نظامی خود در غزه را آغاز کرد موجب به راه افتادن موجی از اعتراضات در خاورمیانه شد، رهبران عربی بیش از پیش علاقه خود به جانبداری علنی از اسرائیل را از دست دادند، زیرا مطلع بودند که این همکاری علیه می‌تواند به مشروعیت آن‌ها در داخل لطمه بزند.

هیچ بخشی از پاسخ چند کشور عربی به این دور از منازعات بین ایران و اسرائیل نشان نمی‌دهد که این مواضع تغییر قابل توجهی را شاهد بوده است. آن گروه از دولت‌هایی که اسرائیل از آن‌ها به عنوان "اتحاد سنی" یاد می‌کند، در واقع به دنبال برقراری توازن در روابطشان با ایران و اسرائیل، صیانت از اقتصاد و امنیت خود و بیش از همه جلوگیری از بروز یک جنگ منطقه‌ای هستند. اولویت آن‌ها احتمالا همچنان پایان دادن به جنگ ویرانبار غزه و نه تقابل با ایران خواهد بود. با این حال در حالی که تنش‌ها بین ایران و اسرائیل رو به افزایش است، اشتیاق دولت‌های عربی برای سرعت بخشیدن به یکپارچگی منطقه‌ای با اسرائیل بیش از هر زمان دیگری بستگی به تمایل اسرائیل به پذیرش یک دولت فلسطینی دارد.

پیش از حمله ۱۳ آوریل اسرائیل، عربستان و امارات اطلاعاتی را در خصوص حمله‌ای قریب الوقوع با ایالات متحده تبادل کردند. مرکز فرماندهی آمریکا سپس از این اطلاعات برای هماهنگی پاسخ خود با اسرائیل و سایر شرکایش استفاده کرد. اردن به هواپیما‌های ایالات متحده و بریتانیا اجازه داد تا وارد حریم هوایی این کشور شده و پهپاد‌ها و موشک‌های ایرانی را دفع نمایند. گزارش‌های رسانه‌ای اولیه به ویژه در ایالات متحده و اسرائیل تاکید داشتند که یک تلاش گسترده منطقه‌ای موجب خنثی شدن حمله ایران گشته است.

اما خیلی زود روشن شد که نقش اعراب در دفع حمله ایران محدود بوده است. هم عربستان و هم امارات صراحتا هرگونه مشارکت نظامی مستقیم در دفاع از اسرائیل را رد کرده اند. مقام‌های اردنی نیز اظهار داشته اند که این مشارکت برای حفاظت از منافعشان ضروری بوده است. ملک عبدالله دوم تاکید کرده که کشورش برای کمک به اسرائیل اقدام نکرده است.

تلاش‌هایی که دولت‌های عربی برای مقابله با ایران انجام دادند، تقریبا مطمئنا ناشی از تمایل آن‌ها برای حفظ روابطشان با ایالات متحده بوده نه نزدیک‌تر کردن خودشان به اسرائیل. از زمانی که اسرائیل حمله به غزه را آغاز کرده، رهبران عربی از اینکه جو بایدن توفیق چندانی در محدود کردن اقدامات اسرائیل نداشته غافلگیر شده اند. اما آن‌ها همچنان به دنبال تعمیق همکاری‌های خود با واشنگتن هستند. آن‌ها منبع جایگزینی برای امنیتی که آمریکا برایشان فراهم می‌کند نمی‌بینند.

دولت‌های عربی به ویژه دولت‌های حاشیه خلیج فارس از تلاش‌های اسرائیل برای تضعیف توانمندی‌های نیرو‌های نیابتی ایران استقبال می‌کنند. اما آن‌ها به احتمال زیاد مخالف هرگونه حمله مستقیم به ایران خواهند بود که می‌تواند منطقه را که هم اکنون نیز چشم انداز اقتصادی شکننده‌ای دارد بی ثبات نماید و یا منجر به حمله متقابل ایران در منطقه شود. هرچند منقعت دولت‌های عربی در حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن نهفته است، اما آن‌ها نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که به صراحت علیه ایران و حامیان جهانی اش نظیر روسیه کار می‌کند. آن‌ها ترجیح می‌دهند موازنه‌ای بین روابط مختلف منطقه‌ای و جهانی خود برقرار نمایند، نه اینکه پل‌های پشت سرشان را خراب کنند.

اما به رغم این محدودیت ها، دولت‌های عربی می‌توانند نقشی تعیین کننده در جلوگیری از افزایش بیشتر تنش بین ایران و اسرائیل ایفا کنند. تقویت خطوط ارتباطی بین دو کشور و برقراری تماس‌هایی برای مدیریت بحران حیاتی‌تر از گذشته است. کشور‌های عربی‌ای که با هر دو طرف رابطه دارند می‌توانند از این روابط برای تشویق به خویشتن داری و کمک به ارسال پیام‌ها بین طرفین استفاده کنند و برای جلوگیری از جنگ و یا کاهش آسیب‌ها در صورت شروع منازعه تلاش نمایند. در بلندمدت برای برقراری ثبات در منطقه، کشور‌های خاورمیانه باید چهارچوب خودشان را برای گفتگو‌های منظمی که مسیر را برای مشارکت هم طرف ایرانی و هم طرف اسرائیلی باز می‌کند ایجاد نمایند. رویارویی اخیر ایران و اسرائیل که دو طرف را به آستانه یک جنگ کامل رساند، نشان دهنده میزان فوریت و ضرورت برقراری چنین دیالوگ‌هایی بود.

اما جهان باید انتظارات خود برای برقراری روابط نزدیک‌تر بین اعراب و اسرائیل را واقع بینانه‌تر کند. همکاری‌های فنی‌ای که دولت‌های عربی و اسرائیل اخیرا در حوزه‌هایی نظیر انرژی و تغییرات اقلیمی داشته اند احتمالا ادامه خواهد داشت. اما نشست‌های مهم منطقه‌ای که علنا تعاملات سیاسی دولت‌های عربی با اسرائیل را تبلیغ می‌کند، تاثیر چندانی نخواهد داشت مگر آنکه اسرائیل به جنگ در غزه خاتمه دهد. تا آن زمان تلاش‌های دولت‌های عربی برای حفظ روابط اقتصادی شان با اسرائیل نیز همچنان محدود باقی خواهد ماند. یک استراتژی کوتاه مدت واقع بینانه‌تر اولویت دهی به حمایت از تلاش‌ها برای میانجیگری وجلوگیری از تنش بیشتر بین ایران و اسرائیل خواهد بود.

دیگر خبرها

  • مخبر: ایران به دنبال روابط برد برد با کشورهاست
  • مخبر: تهران علاقه‌مند به گسترش مناسبات خود با بورکینافاسو است
  • تصمیم عرب‌ها درمورد تهران و تل آویو چیست؟
  • دیدار وزرای خارجه جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قزاقستان
  • بازداشت معترضان به تصمیم پاشینیان برای «واگذاری روستاها» به باکو
  • واکنش هند به انتقاد باکو از فروش تسلیحات به ارمنستان
  • ضد حمله آمریکا به توسعه روابط ایران با شرق | فشار بر مالزی
  • توافق میان باکو و ایروان نزدیک است
  • شولتز: توافق میان باکو و ایروان نزدیک است
  • باکو: اروپا در امور داخلی جمهوری آذربایجان دخالت نکند